نوشته های حسن خواجه عبداللهی

معلم تربیتی دروغگو به نام عیسایی
در هنرستان شهید ناصر قاسمی زرقان یک معلم تربیتی داشتیم به نام عیسایی. او اهل خوزستان بود و برادرش هم خطاط بود.
این مرد نمی دانم خرافی بود یا شیاد. گاه کتابی را در صبح گاه سر صف می آور و می خواند. کتاب خاطرات اسرای عراقی.
ببینید این بی شرفان ما نو جوانان خردسال زودباور را چگونه شستشوی مغزی می دادند.
آتش نگرفتن عکس خمینی
آقای عیسایی یک بار این دروغ را برایمان خواند.
یکی از اسرای عراقی گفته در بک روز طی مراسمی قرار بوده عکس خمینی و انورسادات را در حضور صدام به آتش بکشند.
هر دو عکس را می آورند هر دو یک مقوا و یک جنس عکس انورسادات آتش می گیرد ولی عکس خمینی نه.
چند نفراز افسران ارشد وقتی این موضوع را می بینند می روند و فندک زیر عکس خمینی می گیرند باز هم عکس آتش نمی گیرد. در نهایت عکس خمینی را سالم از مزاسم خارج می کنند.
وقتی اسن افسر که خود در مراسم شرکت داشته به خانه می رود. زنش می گوید مراسم داشت به طور مستقیم از تلوزیون پخش می شد. ما هم دیدیم. وقتی عکس آتش نمی گرفت جمعیت را نشان می دادند ولی وقتی افسران فندک زیر پوستر خمینی می گرفتند دروبین دست آنان را نشان می داد
ای لعنت بر آدم دروغگو
نمی دانم عیسایی اکنون کجاست ولی امیدوارم این مطلب به دست او برسد شاید از کار و سخن خودش خجالت بکشد


آقای معلم دینی تو غلط می کردی به ما دروغ می گفتی
آقای معلم دینی تو غلط می کردی به ما دروغ می گفتی

یکی از بدبختی های ما بچه های ایران این است که ما را شستشوی مغزی می دهند. معلمانی که برای آنها احترام و ارزش قائل بود و آنها را انسان می پنداشتیم به ما دروغ می گفتند. زمانی که فهمیدیم ما را فریب داده اند فشار روحی بسیاری را تحمل کردیم.
یکی از این افراد فردی بود به نام آقای قشقایی که در آن زمان معاون اداره آموزش پرورش زرقان بود که در سال سوم هنرستان معلم دینی ما بود. فردی بسیار مومن مذهبی معتقد به اسلام و ریشی. اکنون به احتمال قوی بازنشست شده نمی دانم اصلاح طلب است یا به دنبال محمود دروغگو می دود. این فرد به ما دروغ می گفت. نمونه دروغ او هم این بود: اگر به خاطر داشته باشید کویت از آمریکا برای حفاظت از کشتی های نفت کش خود کمک خواست. یک بار یکی از این کشتی های تحت حفاظت کشتی های آمریکایی به یک مین دریایی برخورد کرد. آقای قشقایی به سر کلاس آمد و گفت بچه ها از قدرت خدا در خلیج فارس مین سبز شد. خدا به این حکومت اللهی نظر دارد. هفته گذشته در خایج فارس طوفان شن آمد که به نفع نیروهای ایزان شد و این یک معجزه است. با این مزخرفات دروغ ما را شستشوی مغزی می دادند. حال جالب اینجاست که فرد دروغگو کم حافظه است. هفته بعد سر کلاس آمد و گفت بچه های سپاه شبانه در راه کشتی کویتی مین کار گذاشتند.
من اکنون به آقای قشقایی می گویم پدر سوخته دروغگوی شارلاتان مسلمان مذهبی باورمند به نظام اسلامی غلط می کردی که به ما دروغ می گفتی. تو از بیت المال پول می گرفتی که ما را راهنمایی کنی نه اینکه با دروغ هایت گمراه کنی. البته من این متن را تنها برای این معلم ننوشته ام. برای تمام معلمان امروز نوشته ام که به آنها بگویم تمام این دانش آموزان فردا بزرگ خواهند شد و اگر اکنون هم نفهمند به آنها دروغ می گویی فردا خواهند فهمید و مانند امروز من شما را لعنت خواهد کرد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد